عنصر تحقیق و پژوهش در همه جا به صورت یک اصل در مجموعه کارها باید مورد توجه قرار گیرد(مقام معظم رهبری ) / اگر ژرف یابی و پژوهش نباشد، نتیجه اش یک جا ایستادن، درجازدن و با دنیای پیرامون خود بیگانه تر شدن است.(مقام معظم رهبری ) / بدون ژرف یابی در هیچ مقوله ای نمی توان به هدفهای والا دست یافت.(مقام معظم رهبری ) / کارهای پژوهشی حوزه باید بتواند منظومه کاملی را به وجود بیاورد تا همه نیازهایی را که حوزه متصدی آن است، و بدان اهتمام دارد پوشش دهد.(مقام معظم رهبری )
صفحه اول فصلنامه علمی تخصصی محفل شماره دوازدهم معرفی کتاب نوشتن در جزایر پراکنده؛نوشته حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حسن اسلامی/محمد ایرانشاهی
.:: نوشتن در جزایر پراکنده؛نوشته حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید حسن اسلامی ::.



اشاره


حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدحسن اسلامی، عضو هیئت علمی و دانشیار گروه دین شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب قم است. او در سال ۱۳۳۹ در خانواده ای روحانی، در کربلا متولد شد. در سال ۵۰ به همراه خانواده خود به ایران بازگشت و تحصیلات حوزوی را در سال ۵۶ در حوزه علمیه شیراز آغاز کرد. سپس جهت گذراندن سطوح عالی و دروس خارج فقه و اصول، به حوزه علمیه قم عزیمت نمود و هم زمان به تحصیل در دانشگاه قم نیز پرداخته. وی دارای مدرک دکترای کلام (گرایش فلسفه دین و مسائل کلامی جدید) با ارائه رساله «شبیه سازی انسانی از دیدگاه آیین کاتولیک و اسلام»، از این دانشگاه می باشد که آن در سال ۸۴ اخذ نموده است. ماحصل این رساله، کتابی با همین عنوان است که در چهارمین جشنواره بین المللی فارابی در سال ۸۹، مورد تقدیر قرار گرفت. عمده مطالعات او، حوزه های فلسفه و کلام جدید، فلسفه اخلاق (اخلاق کاربردی با تأکید بر اخلاق زیستی)، اخلاق پژوهش، دین شناسی، نقد اندیشه ها و مسائل اجتماعی اسلامی را دربرمی گیرد. از حجت الاسلام اسلامی تاکنون کتاب ها و مقالات متعدّدی منتشر شده است که از جمله می توان به کتب «نوشتن در جزایر پراکنده»، «دولت دینی و حق انتقاد»، «اخلاق نقد»، «رؤیای خلوص (بازخوانی مکتب تفکیک) و «اخلاق و آیین نقد کتاب» اشاره کرد.


مقدمه


خداوند متعال، در قرآن کریم، دین مبین اسلام را به درختی استوار تشبیه نموده است. در تعبیری می توان اصول صحیح اعتقادی را ریشه این درخت استوار، دستورات فقهی را شاخ و برگ، و اخلاق را محصول و میوه های آن قلمداد نمود. اخلاق، به عنوان یکی از ارکان اساسی دعوت همه پیامبران الهی، مورد تأکید و توجه جدّی بوده است. رسول مکرّم اسلام(ص) نیز اکمال و اتمام مکارم اخلاق را به عنوان غایت بعثت خویش اعلام داشته است؛ از این رو می توان اخلاقی زیستن را به عنوان حیاتی ترین عنصر محتوای دعوت همه پیام آوران الهی قلمداد نمود. رعایت موازین اخلاق، همه زوایای روابط فردی و اجتماعی انسان ها را سامان خواهد داد؛ بدین لحاظ، مباحث مربوط به اخلاق، از گذشته تا به حال، به عنوان امری کاملاً ضروری، مورد توجه عموم مردم بوده و مباحث نظریِ معطوف به آن، ذهن اندیشمندان را به خود درگیر نگاه داشته است. مباحث نظری اخلاق در دوره معاصر، به تبع گسترش، دقت و فربه گی نظریات گوناگون، ذیل عناوین مختلفی، به صورت کاملاً تخصّصی و با رویکردی کاربردی، به بحث می پردازد. اخلاق دانش اندوزی، اخلاق گفتگو، اخلاق محیط زیست، اخلاق سیاست، اخلاق جنسی، اخلاق معیشت و دیدگاه های تخصّصی دیگر در حوزه های اخلاق حرفه ای؛ هم چون اخلاق پزشکی و تجارت، از جمله شاخه های متنوع اخلاق کاربردی به شمار می آید. اخلاق پژوهش، به عنوان یکی از شاخه های اخلاق کاربردی، به دلیل کاربردهای بسیار حیاتی آن در همه زمینه های علمی و فعالیت های پژوهشی، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. البته تاکنون کتاب مستقلی که منحصراً ابعاد اخلاق پژوهش را به تفصیل و دقت بازگوید، به زبان فارسی منتشر نشده است؛ اما با توجه به خاستگاه این موضوع مهم و احساس خلأ پرداختن به این امر در مجامع و محافل علمی، آثار مختلف و پراکنده ای توسط نویسندگان ایرانی منتشر گردیده است. کتبی چون «اخلاق پژوهش؛ مبانی و مسائل»، به کوشش دکتر محسن جوادی و ده نویسنده دیگر»، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ «پژوهش در آینه اخلاق»، نوشته دکتر نادیا مفتونی، انتشارات خانه کتاب؛ «اخلاق در پژوهش»، اثر منصوره صراطی شیرازی و «اخلاق انتشارات علمی»، به قلم دکتر عباس حرّی، انتشارات پایگاه استنادی علوم جهان اسلام؛ «اخلاق نگارش»، اثر محمد اسفندیاری، به همت انجمن قلم حوزه و... در این راستا نگاشته شده اند.


معرفی


کتاب «نوشتن در جزایر پراکنده؛ جستارهایی در اخلاق پژوهش»، نوشته حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدحسن اسلامی، از جمله آثار منتشر شده در موضوع اخلاق پژوهش است که به دلیل بهره گیری از شیوه های نوین و محتوایی شفاف، کاربردی و غنی، از جمله آثار برجسته در این زمینه به شمار می آید. این اثر با قلمی شیوا و به کارگیری استدلال هایی متقن و شواهدی مستند، به رشته تحریر درآمده است. نویسنده کتاب، در عرصه اخلاق پژوهش، به نیکی اندیشه ورزی نموده و تازه ترین مباحث اخلاق پژوهش را با نظرات علمای اخلاق پیوند زده است. هم چنین نویسنده کتاب کوشیده است تا گزارشی بسیار ارزشمند از وضعیت دیدگاه های مختلف در حوزه اخلاق پژوهش و نظریات گوناگون آن ارائه نماید. حجت الاسلام اسلامی در این اثر، جستارها و یافته های خود را که از جزئی به کلّی حرکت می کند، در چند محور اصلی بیان نموده که در حقیقت، محور عمده آن، چنین است: «پژوهشگر همواره با جامعه علمی در تعامل است و با آثار علمی حاصل از این جامعه رویاروست؛ از این رو، وی در برابر این سنت علمی، سه وظیفه اخلاقی اصلی دارد: توجه کردن، استناد کردن و انتقاد کردن» (ص١٥). نویسنده پس از نگارش مقدمه ای مختصر و پرفایده و نوشتن پیشینه بحث، اولین فصل کتاب را با عنوان «فلسفه اخلاق پژوهش و مسائل آن» آغاز نموده و بعد از طرح این پرسش که فلسفه اخلاق پژوهش چیست و به چه کار می آید، در قدم اول، در این باب که «پژوهش چه نوع فعالیتی است؟»، تلاش می کند ویژگی ها و نشانه های یک پژوهش حرفه ای و علمی را بیان نماید. او پس از تبیین این موضوع که «چرا نیازمند پژوهش هستیم؟»، عرصه های اخلاق پژوهش را در شش حوزه اصلیِ خودفریبی پژوهشگران، دست کاری داده ها و نتایج، سوءاستفاده از سوژه های انسانی، رفتار نادرست با حیوانات آزمودنی، سرقت یافته های دیگران و سوءاستفاده از نتایج تحقیق، مورد کنکاش و بررسی قرار می دهد. وی در ادامه، به مقوله «فلسفه ورزی درباره پژوهش» اشاره کرده و می نویسد: «کار در این سطح و تعیین خوب و بداخلاقی، کاری فیلسوفانه است و به عهده فیلسوفان اخلاق. البته نه همه آن ها، بلکه کسانی که در این میان به اخلاق کاربردی گرایش دارند و از شاخه های مختلف آن به اخلاق پژوهش، توجه جدّی نشان می دهند و در آن تأمّل می کنند» (ص٤٥).


نگارنده در بخش دوم کتاب که «دو رهیافت به اخلاق پژوهش» نام دارد، مواردی چون: به حاشیه رفتن اخلاق از عرصه پژوهش، بازگشت اخلاق به عرصه پژوهش و ضوابط اخلاقی حاکم بر فرآیند پژوهش را بیان می نماید. وی در این فصل پس از بررسی دیدگاه های «مرتون»، «رزنیک» و «مفام» می نویسد: «تفاوت این سه، در اجمال و تفصیل ضوابط اخلاقی حاکم بر عرصه پژوهش است. هر سه، هنجارهایی را پیشنهاد می کنند و بر این باور هستند که همه پژوهشگران باید از آن ها تبعیت کنند؛ از این رو، در عین برخی تفاوت ها، شاهد هم پوشی قابل ملاحظه ای در آن ها هستیم» (ص٦٦). وی سپاسگزاری از یاوران محقّق، وضوح در نوشتار، اختصار در نگارش، تواضع علمی، اعتراف به خطا و رعایت ادب و کلام و دوری از مناقشات شخصی را از مهم ترین اصول اخلاقی در نگارش گزارش تحقیق می داند. «نوشتن در جزایر پراکنده؛ فقر علمی یا ضعف اخلاقی»، عنوان سومین بخش از کتاب است. حجت الاسلام اسلامی پس از بیان این نکته که پدیدآورنده اثر، گاهی به گونه ای می نگارد که گویی از پیشینه قبلی بحث، هیچ اطلاعی ندارد یا از روی غرض به آن یافته ها، اشاره ای نمی کند، می نگارد: «این وضع را می توان نوشتن در جزایر پراکنده و متروک دانست؛ یعنی آغاز از صفر و ندیدن کار پیشینیان. این، آسیبی است که به گونه های مختلفی به فرهنگ علمی و اخلاقی تحقیق، ضربه می زند و سنت پژوهش را از پیش رفتن بازمی دارد و در مسیر آن موانعی ایجاد می کند و فرآیند تولید علم را کُند می سازد» (ص٨٧). این بخش از کتاب به موضوعاتی؛ مانند دلایل اصلی تألیف و دلایل و پیامدهای عدم ارجاع و ضرورت ارجاع به معاصران پرداخته است. از نتایج و پیامدهای عدم ارجاع به معاصران، می توان به آغاز از صفر، کلّی گویی، عدم ارجاع متقابل، فقر عمومی در زمینه منابع، داوری بیرونی و رو شدن مسئله اشاره نمود. نویسنده درباره مورد اخیر می نویسد: «اما مسئله به همین سادگی نیست و امروز وجود بانک های اطلاعاتی و نشریات اطلاع رسانی، امکان باخبری از موقعیت هر حوزه ای را فراهم می سازد. در نتیجه زیان کار اصلی این روش، شخص محقّق است؛ زیرا خوانندگان، دیر یا زود متوجه وجود آثار دیگری در حوزه تخصّصی او می شوند» (ص١٠٧).


چهارمین فصل این نوشتار با عنوان «چو دزدی با چراغ آید»، سرقت علمی در سطح دانشگاهی را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد. نگارنده در معرفی این فصل می نویسد: «مسئله انتحال یا سرقت علمی، از بحثی صرفاً ادبی و دعوایی میان شاعران کهن، به معضلی جهانی بدل شده است. پا به پای گسترش دانش عمومی و توسعه آموزش عالی در جهان، شاهد گسترش ابعاد انتحال هستیم» (ص١٢٤). وی سپس «انتحال» را تشریح نموده و به نقل از دکتر پرویز ناتل خانلری، آن را به خود بستن، سرقت علمی و دزدی ادبی یا دزدی بی ادبانه معنا می کند که به واقع، جرمی آکادمیک محسوب می گردد. او در ادامه، به شاخصه های کسانی که مرتکب انتحال می شوند، اشاره نموده و در بخش «چرا انتحال، غیراخلاقی است؟»، از نگاه آیات و روایات و نیز دیدگاه اندیشمندان، بر غیراخلاقی بودن سرقت علمی، تأکید می ورزد. «چگونه از انتحال پرهیز کنیم؟»، پایان بخش این فصل است که نگارنده در آن، با ارائه راه کارهایی کوشیده است تا مخاطب را از انجام چنین عملی باز دارد. او در این زمینه پیشنهاد می کند: «هرگاه از مضمون و محتوای منبعی استفاده کردید، نام آن را ذکر کنید. نه تنها نقل قول مستقیم، بلکه هر نوع استفاده از منابع دیگر، محتاج به ارجاع است. بنابراین در صورتی که از منبعی، مطلبی را گرفتیم، اما آن را در قالب کلمات و ساختار زبانی خود، بیان و به اصطلاح، نقل به مضمون کردیم، لازم است که حتماً منبع خویش را ذکر کنیم» (ص١٥٥). نویسنده در پنجمین و بخش پایانی کتاب، عنوان «اصل حمل بر صحّت: اعتبار و کاربست» را انتخاب نموده و می نگارد: «اصل حمل به صحّت یا تفسیر به احسن که در روایات بر آن تأکید فراوان شده، ارشاد به حکمی عقلی و عقلایی و لازمه زیست انسانی و اسلامی و فهم درست گفتار و نوشتار دیگران و گسترش آفاق اندیشه است» (ص٢٠٥). وی پس از این، به تعریف و تبیین موضوعاتی؛ مانند راه های پیروزی بر موانع کشف صحّت منابع با تکیه بر مستندات روایی و حدیثی و راه های اعتماد بر منابع می پردازد. 


 


محمد ایرانشاهی

نقشه سایت :: sitemap